رحماندوست: ادبیات کودک بیتردید وامدار انقلاب است
نویسنده و شاعر کودک و نوجوان گفت: ادبیات کودک ما بیتردید وامدار انقلاب است. انقلاب در واقع به خانوادهها فهماند ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1397/02/03 ساعت 14:20
نشست 40 سال ادبیات داستانی انقلاب اسلامی از سلسله نشستهای 40 شاهد پیش از ظهر امروز با حضور نویسندگان ادبیات داستانی برگزار شد.
ادبیات کودک بیتردید وامدار انقلاب است
مصطفی رحماندوست در ابتدای این نشست با اشاره به اینکه با تقسیمبندی داستان جنگ و داستان انقلاب خیلی موافق نیستم، گفت: داستان، داستان است و تأثیر خود را دارد. معتقدم وقتی داستان نوشته میشود، ممکن است چندین موضوع را در برگیرد. پژوهشگران بر این باورند که 75 درصد از داستانهای خارجی تحت تأثیر آموزههای مسیحیت نوشته شده اما در عمل چنین نیست و این قضاوت مصداق ندارد، اما ممکن است یک داستان در یک بستر خاص نوشته شود، ولی نتیجهای که از آن برداشت میشود، روشن نیست.
وی با اشاره به اینکه داستان سیاسی گفت: داستان سیاسی را میتوان داستان اجتماعی و حتی تاریخی هم نام نهاد و من اعتقاد ندارم که داستان صرفاً سیاسی باشد، بلکه معتقدم داستان یک مقوله انسانی است و به انسانهای خاصی میپردازد.
این شاعر کودک و نوجوان در ادامه با اشاره به داستان انقلاب گفت: اگر مراد از داستان انقلاب، داستانهایی است که در تأیید انقلاب است و قرار است تنها به خوبیهای رویداد انقلاب بپردازد و آنها را برجسته کند، من با این تعریف همسو نیستم. تعریف باید جامع و مانع باشد.
او اضافه کرد: گاهی 10 منتقد پس از خواندن یک داستان ممکن است نظرات متفاوتی داشته باشند و معمولاً 50 نفر داستان مینویسند و 150 نفر آن را نقد میکنند. اگر قرار است منتقد ایدئولوژیزده حرف بزند، مسئله چیز دیگری است که جای پرداختن به آن در این نشست نیست.
رحماندوست با اشاره به داستان کودک و نوجوان و سیر آن از ابتدای انقلاب گفت: در آغاز انقلاب به نام ادبیات بومی کودک و نوجوان نداشتیم، زیرا غلبه در این حوزه با ترجمهها بود. ادبیات کودک ما بیتردید وامدار انقلاب است. انقلاب درواقع به خانوادهها فهماند که ادبیات کودک و نوجوان وجود دارد. در تقسیمبندی ادبیات کودک و نوجوان، دو نوع ادبیات وجود دارد که یکی از آنها سوسیالیستتر بود که از سوی چپها و مسلمانها به کار بسته میشد و اتفاقاً هر دو ادبیات کودک نبودند، زیرا نوعی زبان نصیحتگونه و فرمایشی داشت. با فروکش کردن جنگ، نوع دوم ادبیات بیشتر خود را نشان داد. ایننوع به کودک به طور مشخص میپرداخت، آنهم کودکی که میخواست در فردا زندگی کند و این مسئله سبب شد که خواه، ناخواه ادبیات ترجمهای زیاد شود و ادبیات فرمایشی با کاهش مواجه شد.
آشنایی با تاریخ از گذرگاه رمان روی میدهد
وی با اشاره به خاطرهای گفت: در اوایل جنگ من راننده آمبولانس بودم و مجروح جابجا میکردم. در یکی از این سفرها مجروحی را به بیمارستان منتقل میکردم که تعزیه میخواند و زمانی که به بیمارستان رسیدم دیگر نتوانستم بازگردم، زیرا نمیتوانستم بازگردم، به همین خاطر آمبولانس را به یکی از رفقا سپردم و همانجا نشستم و داستان آن مجروح را نوشتم که تا زمانی که چاپ میشد 240 هزار نسخه از آن منتشر شده بود و پس از جنگ، نامهای نوشتم و درخواست کردم که دیگر آن را منتشر نکنند، زیرا آن داستان مناسب آن حال و هوا بود، حتی بعدها وقتی خودم آن را خواندم، دیدم چقدر ساختار آن داستان بد است و اشکال دارد، هرچند حال و هوای داستان هنوز هم برایم دوستداشتنی است. درواقع آن داستان بازگوکننده حس من بود که متأثر ازحال و هوای آن زمان بود. این مسئله در مورد دیگر داستاننویسان نیز مصداق دارد، آن هم کسانی که کاملاً خودساخته هستند و با توجه به تجربیات خود داستان نوشتهاند و وقتی به آثار امروز آنها نگاه میکنید قابل مقایسه با آثار آن زمان این نویسندگان نیست.
این نویسنده کودک و نوجوان در بخش دیگری از این نشست گفت: امروز اگر چیزی در مورد انقلاب، جنگ و دین و دینداری نوشته میشود، میتوان گفت خواست خود نویسنده است و مانند سالهای اول نیست که نهادها سفارش بدهند، هرچند امروز نیز گاهی سفارشهایی وجود دارد، اما بهشدت آن سالها نیست. امروز باید داستانی نوشت که برای امروز قابل قبول باشد و فعالیتهای آن روزگار را توجیه کند و قانعکننده پاسخ دهد. در آثار امروز، کار اساسی در مورد انقلاب نخواندم و بر این باورم که کارهای گذشته قویتر است و اگر کاری هم نوشته میشود، اشارهوار از کنار جنگ یا انقلاب گذر میکند، در حالی که انقلاب و جنگ بخشی از تاریخ این کشور است و بچههای ما باید با این تاریخ آشنا شوند و بر این باورم آشنایی با این تاریخ، از گذرگاه رمان روی میدهد.
رحماندوست در پایان سخنانش گفت: ادبیات کودکان ما ظرفیت جهانی شدن دارد، اما متولی درستی ندارد و شاید این پرسش مطرح شود که چرا منتظر دولت هستید، دلیل آن زبان فارسی است، چون زبان ما محدوده جغرافیایی دارد و نیاز به سرمایهگذاری جدی دارد تا بتوان ادبیات را جهانی کرد.
منبع: فارس